.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
رونمایی غریبانه از تنها مقتل منظوم
رونمایی غریبانه از تنها مقتل منظوم

بس کن ای محمود کاین طبع روان خون روان سازد ز چشم آسمان

شاید باورتان نشود که تنها مقتل منظوم زبان شیرین فارسی که پیام واقعه خونین کربلا و برخی دیگر از وقایع صدر اسلام را به لطیف ترین و عمیق ترین وجه ممکن به زبان شعر به مخاطبان صاحب ذوق منتقل می کند، متعلق به یک شاعر متبحر و عارف دلسوخته مازندرانی بنام فدایی مازندرانی است!

این اثر هنری و ارزشمند که کاملاً بی بدیل است، متعلق به یکی از مشاهیر مازندرانی بنام میرزا محمود فدایی مازندرانی، متخلص به فدایی از سرایندگان قرن سیزدهم و هم روزگار با خاندان قاجار است!

۲۵ سال پیش یکی از عشاق سید و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) بنام فریدون اکبری شلدره ای اهل بخش دودانگه ساری که هم اکنون دارای مدرك دکترا و مدير گروه زبان و ادب فارسي دفتر برنامه ريزي و مولف كتابهاي درسي وزارت آموزش و پرورش است تلاشی را برای تحقیق، تصحیح و تدوین آثاری آغاز کرد که در آن زمان بصورت کاملاً پراکنده و تکه تکه در اقصی نقاط مازندران در اختیار نوحه خوانان و یا تعزیه گردانان قرار داشته و با خواندن آن هم خودشان لذت می بردند و هم مخاطبان را عمیقاً با خود هم احساس کرده و از آنها اشک ارادت به اهلبيت (ع) می گرفتند!

این تلاش همه جانبه و دوره گردی عاشقانه که گاهی به گدایی ملتمسانه از دارندگان تکه پاره های آثار فدایی مازندرانی هم مبدل می گردید، از سال ۶۴ آغاز و نهایتاً در سال ۸۹ به سرانجام رسید و به کتاب قطور و شکیل و موقری مبدل شد که با ارائه قریب به شش هزار و هفتصد بیت شعر در قالب های متنوع شعری از جمله ترکیب بند، مستزاد، ترجیع بند، غزل، مثنوی و قصیده، یکی از معتبرترین آثار هنری مذهبی کشورمان محسوب می گردد!

این کتاب ارزشمند که با حمایت قاطع اداره اوقاف شهرستان ساری و مشخصاً مدیریت سابق آن جناب آقای علیرضا کلانتری که فعلاً معاونت اوقاف استان را عهده دار است در ۵۵۲ صفحه با جلد گالینگور و تیراژ ۲۰۰۰ نسخه توسط نشر فرتاب به چاپ رسیده و انصافاً از آثار نفیس و منحصربفرد موضوع خود است!

مرحوم فدایی مازندرانی اشعاری را سروده که هم در صنایع شعری و هم در محتوای مذهبی و هم در زیبایی و جاذبه تنه به اشعار محتشم کاشانی زده و بسیار فراتر از حد تصور غیابی تجلی کرده است تا جائیکه فقط قذائت اتفاقی یکی از ابیات، آدمی را تا انتهای آن بند مهمان می کند!

قدرت توصیف و تفکر توصیف واقعه کربلا دراثر استثنائی فدایی مازندرانی به اندازه ای است که بزرگان ادب فارسی به استناد تقریض ها از وی در کمال هنر ستوده اند و او را سرآمد همه کسانی دانسته اند که اشتهار نیز یافته اند!

اما حقیر قصد معرفی کامل این شاعر و عارف بزرگ و نیز اثر جاودانه اش را ندارم و قصدم از طرح همین مقدار، کمک به بیان علت گلایه های دکتر فریدون اکبری شلدره ای است که محقق و مصحح چه اثر ارزشمندی بوده و مجلس رونمایی این اثر بزرگ و ماندگار چه حقیرانه و چه غریبانه برگزار شد!

این جلسه در سالن جلسات مرکز مازندران شناسی تحت مدیریت دکتر حسین اسلامی برگزارشد که به لحاظ مکانی بسیار محقر و معدود است و مراسمی که می بایست حداقل با حضور ۵۰۰ نفر برقرار می شد، متاسفانه با حضور حداکثر ۵۰ نفر انجام شد و در سوی دیگر، شان کتاب می طلبید که در راس این جلسه استاندار و یا معاونین ایشان و یا حداقل فرماندار شهرستان می نشستند که باز هم متاسفانه نشد و تنها مقام استانی که آن هم در دقایق پایانی و حداقل با دو ساعت تاخیر در جلسه حضور یافت، حجةالاسلام سهرابی مدیر کل اوقاف و امور خیریه بود!

شاید علت این همه غربت بخاطر این باشد که غالب مسئولین ما مقتل شناس نبوده و از طرفی شعر را هم در قالب های ادبیاتی اش نمی شناسند و یا شاید هم علت این همه بی اعتنائی، رشه در عدم تبلیغات کافی و یا عدم برنامه ریزی و هماهنگی درست با مدیران ارشد استان داشته است!

شنیده شده است که یکی از مدیران ارشد استان در هامش نامه اهدای یک جلد کتاب به ایشان و دعوت به جلسه رونمائی آن، پی نوشت می کند که چند جلد کتاب از وی بخرند!!! و این در حالی است که اولاً کتاب بنام اوقاف ساری به چاپ رسیده و او درآمدی از آن نداشته و از طرفی خود محقق با هزینه شخصی پانصد هزار تومانی، تعداد زیادی از این کتاب را خریده و به مخاطبان خاص اهدا کرده و می کند!

تذکر مهم اینکه آقای دکتر اکبری با تلاش فراوان و جدیت تمام موفق شد که آثار فدایی مازندرانی را در کتاب های فارسی اول و دوم دبیرستان چاپ کرده و به ثبت برساند و موجبات جاودانگی و رویکرد همگانی این اثر ارزشمند را فراهم سازد و حالا همه باید برای تحقق مراحل نهایی این تلاش ۲۵ ساله و معرفی هر چه بیشتر آن به افکار عمومی تلاش و جدیت ورزیم!

در پایان ضمن تشکر از مدیرکل و معاون اوقاف استان، رئیس داشگاه پیام نور ساری، استاد طیبی، شعرا و همه کسانی که در جلسه حضور یافته بودند و آقای دکتر حسین اسلامی که میزبانی جلسه را بعهده داشته اند، جا دارد که ما نیز حداقل از استاندار محترم، معاونین و مدیران کل محترم و ترجیحاً مدیران کل ارشاد اسلامی، تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، فرمانده سپاه استان، روسای دانشگاه مازندران، دانشگاه علوم کشاورزی مازندران، دانشگاه علوم پزشکی مازندران و دانشگاههای آزاد اسلامی و غیره که جایشان خالی بود، هم ندا با آقای دکتر اکبری که از حقارت جلسه در برابر بزرگی اثر حیرت زده شد، متحیرانه گلایه کرده و با درج چند بیت از اشعارش در سطور پایانی، آه از نهاد خویش بیرون کنیم!

امیدوارم در جلسه ای دیگر، با حضور مدیران ارشد و متصدیان فرهنگ و فرهیختگان استان و در جایی بهتر و وسیع تر مثل سالن ارشاد اسلامی یا سالن هلال احمر و یا سالن دانشگاه ها، این مراسم رونمایی به شکل کاملاً گسترده و متنوع با حضور محقق و مصحح آن تکرار شده و نگذاریم این اثر ارزشمند همانند صاحب اثر یعنی خود مرحوم فدایی مازندرانی، مظلوم،غریب و مهجور باقی بماند!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه-۳۱/۶/۸۹

ای دل مباش در غم آل نبی صبور                وی دیده خون ببار که گردی ز گریه کور

خاکی به سر بریز که خولی سر امام        خاکم بر سر، نهاد به خاکستر تنور

مهمان خود نشاند به خاکستر درشت        خود خفت روی بستر نرم از ره غرور

از نرمی و درشتی دهر دژم گشت            بر شه لب تنور و به خولی شب سمور

آن سفله میزبان و چنان طرفه میهمان         هرگز ندید دیده افلاک در دهور

ز آن نیر منیر به گردون تتق کشید               آن شب به جای شعله نار از تنور، نور

زد بر مفاد آیه "فار التنور" جوش                  خون از غمش ز دیده غلمان و چشم حور

آن شب پی زیارت او مریم و بتول                اندر لب تنور نشستند تا به هور

زان کار زشت زوجه خولی خبر نداشت       شد نیمه شب یه سوی همان خانه اش عبور

آن جا زنان چند به دور تنور دید                     می گفت یکی زنی به دل زار ناصبور

که ای کرده در تنور چو اخگر مقام و جا       داغ غمت به سینه من مانده تا به صور

مادر شود فدای سرت کز سر وفا               گاهی به روی نیزه رود، گاه بر تنور

ای دل برای زاری زهرا بنال زار                    کاین زاری و خروش نه زد خواهد و نه زور

خواهی اگر خلاصی شور نشور را              هرگز مکن مضایقه دیده؛ ز آب شور

این آب شور، پیشکش شاه تشنه کن         ران ملخ به نزد سلیمان ببر چو مور

گر جان دهی به حسرت او بی تاسف است

زال از کلافه مشتری حسن یوسف است


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.113 seconds.